داستان طلسم شیخ بهایی در حرم امام رضا (علیه السلام)
به
گزارش «شیعه نیوز»، عالم بزرگ، شیخ بهایی (قدس سره) که مزارش در صحن آزادی
آستان مقدس و ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) قرار دارد، یکی
از شخصیتهای برجسته تاریخ اسلام است. ایشان به جز آنکه در علوم دینی به
درجه اجتهاد رسیده و مرجع تقلید زمان خود بودهاند، در بسیاری از علوم دیگر
از جمله طراحی و معماری ساختمان نیز مهارت داشتهاند؛ چنان که حرم مطهر
امام رضا (علیه السلام) را ایشان طراحی کردهاند و خود در ساخت آن نظارت
کامل داشتهاند.
در زیر داستانی از کتاب دلشدگان، نوشته محمد لک علی آبادی پیرامون چگونگی ساخت حرم مطهر رضوی را از نظر میگذرانید.
در
این کتاب آوردهاند که، در مورد نقشه و ساخت حرم مطهر و ملکوتی امام علی
بن موسی الرضا (علیه السلام) توسط شیخ بهایی (قدس سره) یکی از مسؤلین آستان
قدس رضوی تعریف میکرد: شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود
بر کلیه امور نظارت داشتهاند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و
کنترل ایشان انجام میشده است. قبل از آنکه ساخت حرم به اتمام برسد، برای
جناب شیخ، سفر مهمی پیش میآید.
طلسم شیخ بهایی در حرم امام رضا علیه السلام
شیخ
سفارشهای لازم را به معماران و مسؤلان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش
میکنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند؛
به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس، نه دروازه
صحن). چرا که شیخ در نظر داشته روی آن کتیبهای را که از اشعار خودش بوده
نصب نماید. رسم است بر سر در اصلی یا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار (ع) و
حتی امامزادگان مطهر، کتیبهای نصب میشود و در شأن آن بزرگوار روایت،
جمله یا شعری نوشته میشود. گاهی نیز روایت یا حدیثی از خود آن بزرگوار روی
کتیبه نوشته میشود. به هر حال، سفر شیخ به درازا میکشد و بیش از زمان
پیش بینی شده در سفر میماند. هنگامی که از سفر باز میگردد و جهت سرکشی
کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسیار میبیند که ساخت حرم
به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس
هستند. شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض
میکند که «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟»
مسؤل ساخت
عرض میکند: «ما میخواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما
آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هر چه سریعتر به پایان برسد.
هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت
مستقیم داشته باشد، قبول نکردند. وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند: کسی دستور
اتمام کار را داده که از شیخ خیلی بالاتر و بزرگتر است. ما باز هم اصرار
کردیم و خواستیم صبر کرده، منتظر شما بمانیم.
در این زمان تولیت حرم
گفتند: خود آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) دستور اتمام کار را
دادهاند. شیخ بهایی قدس سره همراه مسؤل ساخت پروژه و معماران نزد تولیت
حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند.
تولیت حرم نقل
میکند: چند شب پی در پی آقا امام رضا (علیه السلام) به خواب من آمده و
فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچگاه به
روی کسی بسته نمیشود و هر کس بخواهد میتواند بیاید».
شیخ با شنیدن
این حرف، اشک از چشمانش جاری میشود و به سمت ضریح میرود و ذکر «یا ستار
العیوب» بر لبانش جاری میشود. سپس در کنار ضریح آن قدر گریه میکند تا از
هوش میرود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف میکند: من میخواستم یکی از
طلسمها را به صورت کتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که
افرادی که آمادگی لازم را ندارند، نمیتوانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس
حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در
خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند. آری در خانه این
بزرگواران، نه تنها برای ما شیعیان که به روی همه، حتی غیر مسلمانان باز
است و هر ساله شاهدیم که کرامات امام هشتم (علیه السلام) به غیر شیعیان و
حتی غیر مسلمانان نیز شامل میشود و از این خوان گسترده کرم به همه
خواهندگان و جویندگان میرسد.
شیخ بهایی کیست؟
بهاءالدین،
محمدبن حسین عاملی، عالم و دانشمند بزرگ و گرانقدر جهان اسلام، روز هشتم
اسفندماه سال ۹۲۵ (هـ. ش) در منطقه «رودان» جبل عامل، واقع در لبنان امروزی
و در روستایی به نام «جباع» متولد شد. وی در ۱۳ سالگی همراه پدرش به ایران
آمد. شیخ بهایی در ایران عصر صفوی بالید و در اندک زمانی به دلیل هوش و
فراست ذاتی، پلههای ترقی را در عرصه علم ودین پیمود. وی از ۵۳ سالگی تا
زمان وفاتش، در هشتم شهریور سال ۱۰۰۰ (هـ. ش)، منصب شیخ الاسلامی اصفهان
را، در عهد شاه عباس صفوی، بر عهده داشت. شیخ بهایی عالمی جامع و پرکار
بود. بیش از صد اثر تألیف شده او نشان میدهد که شیخ بهایی بر بیشتر علوم
دوران خود تسلط کافی داشته است. ویژگی برجسته آثار او، پرداختن به اصل و
دوری از حاشیه است. به همین دلیل آثارش همواره مورد استقبال طلاب و دانش
پژوهان، در دورههای پس از او قرار میگرفته است. وی افزون بر آموزش و
تربیت دانشمندانی مانند ملاصدرا، محمدتقی مجلسی و ملامحسن فیض کاشانی؛ چند
مدرسه در اصفهان تأسیس کرد و کوشید با دعوت از دانشمندان بنام برای تدریس
در آنها، بر غنای این مراکز آموزشی بیفزاید.
رازهای جاودانه
اگر با هنرمند معماری روبهرو شوی که ساختمانهایی زیبا، کارآمد و شگفتانگیز ساخته، چه احساسی نسبت به این هنرمند پیدا میکنی؟ نسبت به آثارش چه واکنشی نشان میدهی و چهقدر در نگهداری از این آثار تلاش میکنی؟
اگر با فیلسوفی آشنا شوی که بتواند پاسخ خیلی از سؤالهای اساسی تو را درباره زندگی و موضوعهای مهمی که ذهنت را مشغول کرده، بدهد، آنوقت چهطور؟ اگر دانشمندی بتواند چیزهایی خارق العاده درست کند و مسئله های پیچیده ریاضی و هندسه و نجوم را به خوبی برایت توضیح بدهد، یا اگر با شاعری آشنا شوی که شعرهای خیلی خوبی گفته باشد...حالا فکرش را بکن با آدمی آشنا شوی که همه این کارها را کرده باشد و همه این ویژگیها را داشته باشد...
میگویی غیر ممکن است؟ اما باور کن چنین کسی واقعاً وجود داشته، یک آدم واقعی اما نابغه؛ آدمی که حدود 400 سال پیش زندگی میکرده، در زمان شاهعباس صفوی؛ و تو هم حتماً اسمش را شنیدهای: «شیخ بهایی».
نام اصلیاش بهاءالدین محمدبن حسین عاملی بوده؛ سال 925 خورشیدی در بعلبک لبنان به دنیا آمده و در همان کودکی همراه پدرش، که اولین استادش هم بوده، به ایران مهاجرت کرده. از همان اول او و خانوادهاش مورد توجه شاهطهماسب و بعد هم شاهعباس صفوی قرار گرفتند و بعدها شاهعباس او را شیخ الاسلام، وزیردربار و رئیس تشریفات خودش کرد. شیخ بهایی هم از این فرصت استفاده کرده و با استفاده از دانش و تواناییهای زیادی که داشته، کارهای زیادی برای مردم انجام داده و در عین حال آثار زیادی هم از خودش باقی گذاشته؛ در کنار 95 کتاب و رسالهای که نوشته، آثار معماری شگفتانگیزی هم طراحی کرده که هنوز هم که هنوز است دانشمندان نتوانستهاند راز بعضی از آنها را کشف کنند.
خب، حالا بگو نسبت به این آدم چه احساسی داری؟ نسبت به آثارش چهطور؟ امروز سوم اردیبهشت، روز بزرگداشت شیخ بهایی است و به همین مناسبت برنامههایی در جاهای مختلف برگزار میشود، اما کاش توجه به این دانشمند و حکیم بزرگ بههمین یک روز محدود نمیشد؛ راستش را بخواهی، خیلی از آثار شیخ بهایی خراب شده یا در حال خراب شدناند؛ از طرفی هم کمتر جایی درباره آثار او و ویژگیهایشان چیز دقیقی نوشته و ثبت شده و اطلاعاتی که درباره او وجود دارد، خیلی ضد و نقیض هستند. مثلاً خیلیها طراحی و ساخت بناهای معروفی مثل منارجنبان، سیو سه پل و خیلی از ساختمانهای زیبا و خارقالعاده دیگر اصفهان را که در دوران صفوی ساخته شدهاند، به او نسبت میدهند. حتی درباره جزئیات روش ساخت بعضی از آنها، مثل «مدرسه چهارباغ»، روایتهای دقیقی وجود دارد: این که چهطور شیخ بهایی توانسته پی بنای این ساختمان را روی خاکی لجنمانند، آنقدر محکم بریزد که ساختمانی به این عظمت، بعد از این همه سال همچنان سالم باقی مانده است؛ اما هیچکدام از اینها به دقت ثبت نشدهاند، طوری که بتوانیم مطمئن باشیم دقیق و درست هستند.
اما چیزی که به هر حال میتوانیم دربارهاش مطمئن باشیم، این است که او در زمان خودش کارهای مهم زیادی کرده و در ساخت خیلی از بناهای مهم این دوره تاریخی نقش اساسی داشته است. به همین دلیل هم هست که این دانشمند حکیم بزرگ، در تمام دنیا شناخته شده و حتی هنوز هم از خیلی از کتابهای او برای آموزش در دانشگاهها استفاده میشود. «یونسکو»، سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد هم به خاطر خدمتی که شیخ بهایی به علم نجوم کرده، سال 2009 میلادی را سال نجوم و شیخ بهایی اعلام کرده است.
عکس: یوشیتا رقمی
حتماً نام «مسجد امام» را در میدان نقشجهان اصفهان شنیدهای و میدانی که صداها در نقطه خاصی از آن، هفت بار تکرار میشوند. این ویژگی مسجد را یکی از شاهکارهای شیخ بهایی میدانند؛ آخر میگویند این ساختمان را شیخ بهایی طراحی کرده، هر چند که معمار آن کس دیگری بوده. در ضمن این مسجد دقیقاً در جهت قبله ساخته شده، در حالی که تا پیش از آن، مردم اصفهان بر سر جهت دقیق قبله با هم اختلاف داشتهاند. یک ساعت آفتابی سنگی هم در حیاط این مسجد قرار دارد که ساخت آن را به شیخبهایی نسبت میدهند.
زایندهرود و سیوسه پل اصفهان
یکی از شاهکارهای شیخ بهایی، طرح سیستم کامل و دقیق آبرسانی به محلههای شهر اصفهان و روستاهای اطراف این شهر است. او نقشه دقیق اصفهان و منطقههای اطراف آن را آماده کرد؛ کاری که حالا متخصصهای نقشهبرداری انجام میدهند؛ از طرفی هم مقدار بارندگی را در این منطقه دقیقاً محاسبه کرد و بعد نقشه مادیها را کشید - راهآبها یا نهرهایی که آب رودخانه زایندهرود را به همه منطقهها میرساندند. شیخ بهایی مسیر، شیب و اندازه مقطع این نهرها را کاملاً محاسبه کرده بود تا به هر باغ، محله و منزل بهطور دقیق، به اندازه مورد نیازشان آب برسد و اینطوری مشکل و اختلافهای چندین ساله مردم این منطقه بر سر سهم آب، حل شد. شیوه تقسیم آب زاینده رود و میزان سهم هر منطقه در طوماری ثبت شده بود که به آن طومار شیخ بهایی میگویند. این کانالهای آبرسانی یا همان مادیها، هنوز هم در کوچهپسکوچههای شهر اصفهان دیده میشوند.
عکس: یوشیتا رقمی
مطمئنم اگر شیخ بهایی الآن زنده بود، سرش خیلی شلوغ میشد و در سراسر دنیا و به خصوص کشورهایی که با کمبود سوختهای فسیلی مواجه هستند، حمامهای زیادی میساخت! آخر چه کسی بدش میآید که حمام خانهاش تنها با یک شمع گرم بشود؟! در شهر اصفهان حمامی وجود دارد که آب آن، تنها به وسیله یک شمع گرم میشده است و به عنوان یکی از شگفتانگیزترین ساختههای شیخ بهایی در دنیا شناختهشده. درگذشته خزینهها (همان حمام خودمان!) به وسیله تولید انرژی گرمایی از چوب ، زغال، نفت ، پیه حیوان ها و ...گرم میشدند و این که بشود آب را با روشی به جز مصرف سوخت، گرم کرد، کاری غیرممکن به نظر میرسیده است. اما این که این حمام چگونه کار میکرده، سؤالی است که هنوز بر سر جواب آن اختلافهای زیادی وجود دارد . بعضیها اعتقاد دارند در واقع برای یافتن این راز بود که چند دهه قبل این حمام خراب شد و از کار افتاد! گفته میشود که حمام دارای سیستم لولهکشی از جنس سفال بوده که گازهایی مثل متان و اکسیدهای گوگردی (که قابلیت اشتعال زایی دارند) را به مشعل خزینه حمام هدایت میکرده است. این گازها از فاضلاب بناهای اطراف به سمت حمام هدایت میشدند. البته عدهای هم وجود عصارخانهای ( محلی برای تهیه روغن از دانه های روغنی مثل کنجد و کرچک و ...) را در نزدیکی حمام، دلیلی میدانند برای این که از روغن آن به عنوان سوخت و گرم شدن آب حوضچه استفاده میشده است.
بعد از گذشت بیش از 400 سال، رعایت اصول شهرسازیدر طرح شهر نجفآباد، دیده میشود: تعیین مسیر خیابانها، شکل دادن به محلهها و تعیین مکانهای مرکزی شهر. در نجفآباد هنوز ارگی وجود دارد به نام «ارگ شیخ بهایی» که به آن «هفتبرج خارون» هم میگویند و ساخت آن را به شیخ بهایی نسبت میدهند. هفت برج این بنا، با 14 متر ارتفاع، برای جمع کردن کودهای حیوانی (کبوترها) طراحی و ساخته شدهاند. فضای این مجموعه از نظر هندسی خیلی دقیقی تقسیم بندی شده و زاویه برجها نسبت به هم و نسبت به دیوارها طوری تعیین شده که همه اجزای آن همراه با سر در ورودی، منظرهای زیبا بهوجود آوردهاند. حالا این مجموعه را بازسازی و به مجموعهای فرهنگی- تفریحی تبدیل کردهاند
شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون
شیخ بهاءالدین عاملی معروف به شیخ بهایی از عالمان بزرگ جهان تشیع در عصر صفویان بود که در کودکی همراه پدرش از جبل عامل لبنان به ایران مهاجرت کرد. بزرگترین ویژگی او، جامعیت و ذوفنونبودن او در تمام علوم عقلی و نقلی و احاطهاش بر جمیع رشتههای معارف اسلامی بود. وی دارای آثاری در فقه، اصول، ریاضیات، نجوم، هیأت، حساب، معماری، مهندسی، عرفان، ادبیات، علوم غریبه و جز آنهاست و در تمام این رشتهها علاوه بر تالیف کتابها و رسالههای ارزشمند، به تربیت شاگردانی عالیقدر همچون ملاصدرا، محمدتقی مجلسی و فیض کاشانی پرداخت.
مسیر زندگی
شیخ بهایی، بهاءالدین محمد عاملی، متخلص به هایی و معروف به شیخ بهایی فرزند شیخ عزّالدین حسینبن عبدالصمد شمسالدین محمد حارئی جبلعاملی همدانی جبعی (بعلبک 27 ذیحجه 953 -اصفهان 12 شوال 1031 ق) دانشمند ذوفنون شیعی و شیخالاسلام عصر صفوی است. او در یک سالگی به همراه پدرش از بعلبک به جبلعامل -از مراکز معروف شیعه در شمال شهر صیدا- هجرت کرد. پدرش که در زمره شاگردان و اصحاب نزدیک شیخ زینالدین علیبناحمد عاملی معروف به شهید ثانی (شهادت 966 ق) درآمده بود، پس از شهادت استاد خویش صحنه را در جبلعامل بر خود تنگ دید و با شنیدن خبر استقرار دولت شیعی صفوی در ایران به دعوت شیخ علی منشار کرکی –شیخالاسلام شهر اصفهان- به خیل علمای مهاجر جبلعامل به ایران پیوست. در فاصله هشتسال که پدر شیخ بهایی، در خراسان بود، شیخ بهایی در قزوین ماند و به تکمیل معلومات خود پرداخت. عاقبت، پدرش از هرات به قزوین آمد و از شاه اسماعیل دوم اجازه خروج از ایران را به قصد سفر حج گرفت و چون در بازگشت از این سفر در بحرین فوت کرد، شیخ بهایی به جای او به منصب شیخالاسلام هرات منصوب شد، ولی به فاصله چند ماه پس از فوت استاد و پدر همسرش(شیخ زینالدین علی منشار عاملی)، به جای او به منصب«شیخالاسلام اصفهان» رسید.
شیخ بهایی در سلطنت شاه اسماعیل دوم (حکومت 984-985 ق) یا سلطان محمد خدابنده (حکومت 985- 1038 ق) از سمت شیخالاسلامی اصفهان استعفا کرد و به سیروسفر پرداخت. مقصد نخستین او مکه و مدینه بود و از آنجا به عراق، حجاز، مصر، دمشق، حلب و بیتالمقدس رفت. وی عاقبت در 12 شوال 1030 ق. بدرود زندگی گفت و جنازهاش را پس از تشییعی بینظیر به مشهد منتقل کردند و در جوار حرم حضرت رضا(ع)دفن کردند.
زبان شیخ بهایی
زبان شیخ بهایی، عربی بود و چون وی در هفتسالگی به ایران آمد، توانست زبان مادری فارسی را همچون زبان مادری از کودکی بیاموزد و از هفتسالگی تا 10سالگی که مقیم اصفهان بود از آن به صورت زبان محاوره معمول خود استفاده کند تا آنکه وقتی در 10سالگی از اصفهان به قزوین شد در آن شهر، علاوه بر فارسی، زبان ترکی را نیز که زبان دوم محاوره آن شهر بود، به خوبی آموخت. بنابراین، شیخ بهایی در هر سه زبان عربی، فارسی و ترکی مسلط شد.
مذهب و مشرب
شیخ بهایی باوجود جامعیت در علوم و معارف اسلامی، در هیچیک از شاخههای علمی، موسس نظریه تازهای نبود و نوآوریهای او به حدّ مشابه و همعصرش مانند میرداماد و ملاصدار نمیرسد. او در عین علاقهمندی به تصوف و عرفان، در سرتاسر عمر بهطور تماموقت به تدریس فقه اشتغال داشته و معروف است که وقتی ملاصدرا از میرداماد برای انتخاب استاد، راهنمایی خواست، میرداماد به او گفت اگر طالب منقولی نزد شیخ بهایی رو و اگر طالب معقولی نزد میرفندرسکی رو و اگر خواهان هر دویی نزد من آی.
اگرچه در تشیع شیخ بهایی باتوجه به تعلق او و خانوادهاش به شیعیان جبلعامل و نیز تالیفات بسیارش در فقه و معارف شیعی و به خصوص قصیده معروف «وسیله الفوز و الامان» او در مدح امام زمان (عج) جای هیچگونه تردیدی نیست، ولی بعضی از علمای اهل سنت، شیخ بهایی را که صحیح بخاری و مسلم را نزد محمدبنمحمد لطیف مقدسی شافعی خوانده و از او اجازهی حدیث اخذ کرده و هم بر تفسیر زمخشری و تفسیر بیضاوی، حاشیه نوشته و به خصوص در مسافرتهای خود به قلمرو عثمانی ظاهرا بر اثر تقیه با اهل سنت مماشات میکرده است، سنیمذهب توهم کردهاند.
از جملهی آثار او صلوات مشهوری است که برای 14 معصوم ساخت و با عبارت «اللهم صل و سلم و زد و بارک علی صاحب الدعوة النبویة» شروع میشود و آن را خدام بقاع متبرکه در مراسم اعیاد در آستان قدس رضوی و حضرت معصومه و مذکّران شیعه در دیگر مجالس مذهبی میخوانند. شیخ بهایی همچنین در بسیاری از آثار خود به صراحت به معصومان شیعه متوسل شده است.
شیخ بهایی علاقهی خاصی به تصوف و عرفان داشته و مطالبی بسیار در کشکول و شرح اربعین و دیگر آثار خود از ابن عربی، سهروردی، ابن فارض، مولوی، عطار، حافظ و دیگر بزرگان و مشایخ طریقت نقل کرده و به علمای ظاهر و به نظم و نثر از جمله در مور و گربهی خود تاخته است.
شیخ بهایی ظاهرا در طول مسافرتها در کسوت درویشی و نه در زی علما حرکت میکرده است. وی احتمالا به سلسلهی صوفیان نور بخشیه یا نعمةاللهیه متعلق بوده است.
شیخ بهایی با آنکه حائز عالیترین مناصب رسمی روحانی در عصر خود؛ یعنی، شیخالاسلامی اصفهان بوده و مورد توجه مخصوص شاه عباس قرار داشته است، به عزلت و انزوا گرایش داشته و قرب پادشاهان را خوش نمیداشته است.
شیخ بهایی به نیکوکاری اهتمام تام داشت، از جمله اینکه خانهی شخصی مسکونی خود را به پرورشگاهی برای سکونت یتیمان و فقیران و بیوهزنان اختصاص داد.
اهمیت علمی
اهمیت علمی شیخ بهایی در جامعیت و ذوفنونی اوست، ولی شهرت عمدهی او علاوه بر فقه و اصول که فن اصلی او و موجب شهرت او به «شیخ» و انتصاب او به منصب «شیخالاسلامی» است به دلیل تبحّر او در دو زمینهی مهم علوم غریبه از یک سوی و مهندس و معماری از سوی دیگر است.
الف: فقه و اصول
مهمترین کتاب فقهی شیخ بهایی مشرقالشمسین و اکسیرالسعادتین (ساختهی 1015 ق) در فقه استدلالی امامیه بر اساس کتاب و سنت است که شیخ بهایی تنها به نگارش باب طهارت آن توفیق یافته است. جامع عباسی که از نخستین و معروفترین رسالههای علمیه به زبان فارسی است و مکرر به چاپ رسیده و بزرگان شیعه بر آن حاشیه زدهاند. حبل المتین فی احکام احکامالدین (ساختهی 1007 ق) که بالغ بر هزار روایت را به عنوان مستندات احکام فقه تجزیه و تحلیل کرده است. الاثنا عشریات در فقه که نام پنج رساله فقهی است که هر کدام از آنها با عنوان الاثنا عشریه مشتمل بر چندین باب و هر باب منقسم بر دوازده حکم است. زبدةالاصول در اصول فقه.
ب-علوم غریبه
شاید در میان حکیمان و عارفان مسلمان، هیچکس به اندازهی شیخ بهایی به تبحّر و مهارت در زمینهی علوم غریبه مشهور نباشد. وی در کشکول، علوم را به دو بخش عمده تقسیم میکند: اول، علوم جلیه که همان دانشهای متداول عقلی و نقلی است و دوم، علوم خفیه که عبارتند از پنج علم کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا. افزون بر این، فالنامهای به شیخ بهایی منسوب است که با فالگرفتنهای معمول از دیوان حافظ و یا مثنوی مولانا متفاوت است؛ یعنی، در فالنامه شیخ بهایی، به عوض اینکه سرکتاب بگشایند جویندهی فال باید انگشت خود را بر روی حرفی از حروف آن صفحه بگذارد تا جواب خود را با محاسبه حروف بعدی، بیابد.
شیخ بهایی در علم اعداد و حروف و اوفاق نیز تخصص داشته است.
جـ-ریاضیات و نجوم و هیات
خلاصةالحساب (عربی) تالیف 1005 ق. مشتمل بر یک مقدمه و 10 باب و یک خاتمه که به عربی و فارسی شرح بسیار بر آن نوشته شده و جی.اچ.ال نسلمن G. H. L. Nesselmann نیز در 1843 م. آن را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده است.
شیخ بهایی از ریاضیدانان عصر خود بود و علاوه بر تالیف خلاصةالحساب که تا چند نسل پیش در حوزههای اسلامی، عمدهترین کتاب درسی در علم ریاضی محسوب میشد و نیز کتاب بحرالحساب(عربی) که در خلاصةالحساب به آن ارجاع داده و رساله جبر و مقابله که نسخهای از آن نزد سعید نفیسی موجود بوده، در کشکول هم مکرر مباحثی از علوم ریاضی ذکر کرده است.
تشریحالافلاک در علم هیئت و نجوم مشتمل بر یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه که پس از خلاصةالحساب مهمترین کتاب درسی از بین تالیفات شیخ بهایی در حوزههای علمیه بوده است و عدهای از دانشمندان بر آن شرح نوشتهاند. علاوه بر این کتاب، شیخ بهایی رسالههایی نیز در نجوم و هیئت اسطرلاب نوشته است که مخصوصا برای تعیین سمت قبله مورد استفاده قرار میگرفت.
د-معماری و مهندسی
آثار مهندسی و معماری متعددی به شیخ بهایی منتسب است، اما طرح اغلب آنها را نمیتوان با قاطعیت به او نسبت داد. مهمترین و مشهورترین آنها که به «طومار شیخ بهایی» راجع به تقسیم آب زایندهرود به هفت قسمت برای محلات مختلف اصفهان و روستاهای مجاور مشهور است، به گزارش «محمدباقر الفت» که اصل طومار را دیده از آثار شیخ بهایی نیست، زیراکه در صدر تومار مذکور تاریخ تحریر آن سال 923 ق. یعنی، 30 سال پیش از شیخ بهایی، ضبط شده است.
هـ-تالیفات متفرقه:
«کشکول» که آن را پس از مخلات در مصر تالیف کرده و مطالب عرفانی و تاریخی و ادبی و حتی علمی و ریاضی بیشماری غالب از علمای اهل سنت در آن گنجانیده است. «مخلات» که آن را در جوانی تالیف کرده و به شرح آنچه در سرآغاز کشکول نوشته است، چیزهایی که دل خواهد و دیده را لذت دهد، بهویژه از تفسیر و تأویل و اخبار و آثار و مواعظ، بهترین اقوال را برگزیده و در آن گنجانیده است.
«الفوائد الصمدیه» معروف به صمدیه در دستور زبان عربی که شیخ بهایی آن را برای برادرش عبدالصمد تالیف کرده و از کتب درسی در شمار جامعالمقدمات است و بر رغم اختصار مشتمل بر آراء مختلف نجات و مشتمل بر شواهد متعدد از قرآن و حدیث است و شروح متعددی بر آن نوشته شده است که مهمتر از همه شرح «سیدعلیخان مدنی» به نام الحدائقالندیه است.
و-آثار منثور ادبی فارسی
مهمترین اثر منثور ادبی شیخ بهایی به فارسی پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش است.
ز-آثار منظوم فارسی
شیخ بهایی به پارسی اشعار بسیاری سروده که اغلب آنها را در کشکول نقل کرده است. کلیات اشعار فارسی او شامل غزلیات، مثنویات (نان و حلوا، شیر و شکر، نان و پنیر)، قطعات، رباعیات، مستزاد و مخمس به همت استاد سعید نفیسی با مقدمهای سودمند و تفصیلی در شرح حال شیخ بهایی در 103 صفحه، نخست در 1316 ش. و بعد از آن مکرر به چاپ رسیده است. اشعار فارسی شیخ بهایی به جهت اینکه زبان فارسی، زبان مادری او نبوده است از منظر فصاحت و بلاغت به پای آثار استادان بزرگ نظم فارسی نمیرسد، ولی هم از جهت ارزش پیام و محتوا و هم از جهت لحن صادقانه و خالی از ریا، در بین فارسیزبانان، بسیار مطلوب واقع شده و قسمت اعظم آنها مخصوصا در نسلهای سابق، سینه به سینه بین ایرانیان محفوظ مانده و در مجالس عمومی به وسیلهی سخنوران و مذکران و آوازخوانان به لحن خوش تکرار میشده است.
ح-آثار منظوم عربی
از میان اشعار عربی شیخ بهایی، مشهورترین آنها قصیدهای با عنوان «وسیله الفوز و الامان فی مدح صاحبالزمان» در 63 بیت است.
ط-دیگر تالیفات شیخ بهایی
دیگر تالیفات شیخ بهایی عبارتاند از:
اثباتالانوار الالهیه، اسرارالبلاغه، الاسطرلاب (عربی که به صحیفه یا الرسالهالاسطرلاب نیز معروف است)، الاسطرلاب (فارسی) معروف به تحفه حاتمیه مشتمل بر 70 باب که به همین دلیل به هفتاد باب معروف است، بحرالحساب، التحفه فی تحدیدالکروزنا و مساحه، تضاریسالارض، تنبیهالغافلین، توضیحالمقاصد، تهذیبالبیان، جبر و مقابله، جواب ثلث مسائل عجیبه، جوابالمسائل الشیخصالحالجزایری، جوابالمسائل المدنیات، جههالقبله، جوهرالفرد، حاشیه اثنی عشریه صاحب معالم(در صلوه)، حاشیه ارشادالاذهان، حاشیه تشریحالافلاک، حاشیه تفسیر بیضاوی، حاشیه تکمله خفری، حاشیه خلاصهالحساب، حاشیه ذکرای شهید اول، حاشیه رجال نجاشی، حاشیه زبدهالاصول، حاشیه شرح عضدی، حاشیه فهرست شیخ منتخبالدین، حاشیه قواعد شهیدیه، حاشیه کشاف زمخشری، حاشیه مختلف علامه، حاشیه مطول، حاشیه معالمالعلماء، حاشیه من لا یحضرهالفقیه که به شرح من لا یحضرهالفقیه نیز معروف است، الحبلالمتین فی احکامالدین، حدائقالصالحین فی شرح صحیفه سیدالساجدین(ع)شامل شرح بعضی از ادعیه صحیفهی سجادیه که قسمتی از آنها به صورت رسالههای مستقل است، حقایقالصالحین، الحدیقهالهلالیه(شرح دعای هلال)، حلّالحروفالقرآن، حواشی اثنی عشریه، حواشی تشریالافلاک، حواشی زبدهالاصول، حواشی شرحالتذکره، حواشی قواعد شهیدیه، حواشی کشاف زمخشری، حواشی مختلف علامه، درایهالحدیث، رساله اثنیعشریه، رساله احکام سجودالتلاوه، رساله فی استحباب السوره فی الرد علی بعض معاصریه، رساله فی ان انوار سائر الکواکب مستفاده من الشمس، رساله فی حل اشکالی عطارد و القمر، رساله فی ذبایح اهل الکتاب، رساله فی الزکوه عجیبه، رساله فی الصوم عجیبه(الرساله الصومیه)، رساله فی قصر الصلوه فی الاماکن الاربعه، رساله فی معرفه القبله، رساله فی المواریث، رساله فی نسبه اعظم الجبال الی قطر الارض، شرح الاربعین یا الاربعون حدیثا، شرح دعای صباح صحیفه سجادیه، شرح شرح چغمینی قاضیزاده رومی، شرحالفرائض النصیریه خواجه نصیر طوسی، الصراط المستقیم، العروة الوثقی(تفسیر سوره حمد)، عینالحیات (تفسیر)، مفتاحالفلاح(در ادعیهی شبنه روزی)، ملخص الهیئه، الوجیزه فی الدرایه.
هنر داستاننویسی و کتاب گربه و موش
در ادب کهن فارسی، داستانپردازی تمثیلی و نقل حکایات از زبان حیوانات برای اخذ نتیجه اخلاقی پیشینهای دیرینه دارد. شیخ بهایی نیز به نظم و نثر، حکایاتی با نیروی تخیل خود ساخته که مهمترین آنها داستان گربه و موش(یا موش و گربه) است که نام کامل آن(پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش) است.
شیخ بهایی در گربه و موش منثور خود -همچون موش و گربه منظوم عبید زاکانی- طنزگونه به انتقادات تند و تلخ اجتماعی و نظریهپردازی اجتماعی و پندآموزی اخلاقی پرداخته است. وی در یک فصل، موش را نماد«نفس اماره» انسان و «گربه» را نماد «نیروی تخیل» و در فصلی دیگر در غوغای صوفیستیزی فقیهان عصر صفوی، موش را شبیه «صوفی» و گربه را شبیه «فقیه» تصویر کرده است.
- ۹۵/۰۶/۱۴