شیخ بهایی
به گزارش انتخاب به نفل از رسا، در سرزمین کهن ایران، بر اثر تجربهها و اعمال سلیقهها در طول سالیان دراز تاریخ، غذاها و پختنیهای گوناگون رسم شده و بوجود آمده که در نزد بسیاری از کشورهای دیگر و حتی مردم سرزمین ما، این غذاها به عنوان غذاهای ملی و سنتی معروف شدهاند.
نان سنگک از نظر مزه، طعم، هضم و بهداشت و سلامت یکی از بهترین نان های ایرانی است که مورد توجه خانواده مخصوصا در ماه مبارک رمضان قرار دارد. ویژگی این نان پخت آن روی سنگ ریزه های داغ است که به کیفیت آن می افزاید.
در تقویم سالنمای کمیته نانوایان تهران (در 19 اردیبهشت سال 1326 شمسی در تهران چاپ شده) درباره تاریخچه و چگونگی پیدایش نانوایی و نان سنگک این گونه آمده است:
"شاه عباس برای رفاه حال طبقات تهیدست و لشگریان خود که غالباً در سفر احتیاج به نان و خورش موقت و فوری داشتند و لازم بود به هر شهری میرسند نانواهایی باشند که بتوانند به قدر مصرف سربازان نان تهیه نمایند و غذایی باشد که خورش نان قرار دهند، درصدد چاره برآمد و حل این مشکل را از "شیخ بهایی" که از اجلّه علما و دانشمندان ایران بود خواست. شیخ بهایی نیزبا تفکر و تعمق تنور سنگکی را ابداع نمود."
این اختراع به قدری با دقت و هوشیاری طراحی و عملی شده که پس از گذشت چند صد سال هنوز به همان صورت اولیه پخته می شود و نانی که از تنور سنگکی بدست میآید، محبوب ترین نان ایرانی است.
برخی نقل ها نیز قدمت نان سنگک را قبل از ورود اسلام به ایران و در زمان پادشاهان ساسانی می دانند.
«شیخ بهایی» عالم و دانشمند مشهور قرن 10 و 11 هجری است که در دانشهای فلسفه، منطق، هیأت و ریاضیات تجربهی زیادی داشت. به پاس خدمات این دانشمند بزرگ به علم ستارهشناسی، یونسکو سال 2009 را به نام او سال «نجوم و شیخ بهایی» نامگذاری کرد. از او چیزی حدود 95 کتاب و رساله باقی مانده است.
شخصیت علمی، ادبی و اخلاق و پارسایی او باعث شد تا از 43 سالگی تا پایان عمرش (75 سالگی) منصب شیخالاسلامی پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، شاه عباس اول، بر عهده داشته باشد.
شیخ بهایی در سال 1000 خورشیدی در اصفهان درگذشت و به خاطر وصیت خودش جنازهی او را به مشهد بردند و در جوار مقبرهی علیابنموسیالرضا(ع) جنب موزهی آستان قدس دفن کردند.
او شعر هم میگفت. از مثنویات معروف او میتوان، «نان و پنیر»، «نان و حلوا»، «شیر و شکر» را نام برد.
نمونه شعری از شیخ بهایی:
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به مکه، به برهنه پای رفتن
دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن
شب جمعهها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بینیازش، طلب نیاز کردن
به خدا قسم که آن را، ثمر آنقدر نباشد
که به روی ناامیدی، درِ بسته باز کردن
اختراعات و ابتکارات شیخ بهایی:
1- تقسیم آب زایندهرود
نخستین کار جالب او تقسیم صحیح و طریقهی مهندسی آب زایندهرود به محلهها و باغات شهر اصفهان بود. او با محاسبهی دقیق و به دست آوردن آمار بارندگی مناطق مختلف اصفهان، حومه و کوهستانهای اطراف و همچنین سرچشمهی زایندهرود، طرح دقیق نهرها و شیب و عرض جویبارها و سهم استفادهی آب هر باغ و محله و منزل، به اختلاف چندین سالهی مردم این منطقه پایان داد.
این منطقه تا قبل از تقسیم آب همیشه در حال نزاع و جنگ و خونریزی قبیلهای برای تقسیم آب بود و با این کار شیخ بهایی، این گرفتاری برای همیشه حل شد. شیخ بهایی طرز تقسیمبندی جریان آب زایندهرود را با توجه به محاسبات خیلی دقیق به 33 سهم تقسیم نمود که هر سهم معادل 5 شبانهروز قسمتی از آب رودخانه است که باید آب موجود در رودخانه به هر محله سرازیر شود که امروزه با نصب دستگاههای مختلف آبسنجها، در نقاط زایندهرود به همان نتیجه رسیدهاند که او در 420 سال قبل رسیده بود.
2- ساخت مسجد چهارباغ روی لجنزار
کار مهم دیگر شیخ بهایی بنای مسجد مشهور چهارباغ است که چون در مسیر یکی از کانالهای آب زایندهرود قرار داشت و امکان نداشت که روی آن همه لجن و آب، ساختمان عظیم و سنگی ساخته شود و ساختمان، با خطر ریزش مواجه میشد، شیخ بهایی دست به ابتکار جالبی زد. شیخ برای انجام این کار پیشنهاد کرد که ابتدا، مقدار زیادی زغال چوب به ضخامت 2 متر در سرتاسر پی ساختمان پخش کنند و پس از کوبیدن زغال در کف پیها روی آن را با ساروج و شفته پر کرده و پیهای ساختمان را روی ساروج و شفته، قرار دهند.
از آنجا که هر چه ملات، بیشتر پا بخورد، چسبندگی گل بهتر شده و خوب عمل میآید از این لحاظ به دستور شیخ بهایی ابتکاری برای هر چه بیشتر پا زدن گلها به کار برده شد که ملات بنای مسجد هر روز زیر پای مردم و کودکان اهل اصفهان بلاوقفه پا بخورد و با هم مخلوط شود.
ابتکار شیخ بهایی این بود که دستور داد هر روز صبح چند سکه طلا را در خاک ملاتها بریزند و سپس گل درست کنند و به مردم اطلاع دهند که بیایند و سکهها را برای خود بیابند. مردم، گروه گروه گل ملاتها را از صبح لگدمال کرده و تا غروب، تعدادی سکه برای خود پیدا میکردند و با این روش گل ملاتها کاملاً عمل میآمد؛ یعنی همین کاری که امروزه هم برای گل خاک رس کاشیسازی با ماشینهای مکانیکی مخلوطکن انجام میگیرد (البته امروزه، این بنا به مدرسهی چهارباغ، مشهور است).
روش ساخت گل مخصوص شیخ بهایی برای بنای ساختمانهای عظیم روی مردابها و لجنزارها، بعدها مورد توجه اروپاییان قرار گرفت و آنها هم برای ساختن ساختمانهای خود از این روش جالب استفاده کردند و ساختمانهای عظیم خود را با این روش ساختند و هنوز هم در بعضی از نقاط به همین روش عمل میکنند.
3- گرمابهی شیخ بهایی
ماجرای این حمام و گرم نگه داشتن آب آن، با یک شمع، به رازی حلنشدنی در تاریخ تبدیل شده بود که با کنکاشهای پی در پی بالأخره راز این حمام 300 ساله کشف شد.
شیخ بهایی با استفاده از طلا که رسانایی بالا و در انتقال گرما نقش مؤثری دارد، منبع این حمام را ساخت و به دلیل استفاده از طلا و جلوگیری از سرقت آن، راز ساخت آن را پنهان نگه داشت. یکی دیگر از کارهای شیخ بهایی ساختن گرمابهای است که به احتمال نزدیک به یقین از روی ایدهی شمع خودکار احمدبن موسی بن شاکر خراسانی ساخته شده است.
تأمین مایع سوخت، در زمان شیخ بهایی با یک لولهی زیرزمینی به عصار خانهی جنب حمام وصل شده بود و با تولید روغنهای کرچک، کنجد و روغنهای سوختی دیگر که در محل مذکور روغنکشی میشده، تأمین میگردید.
روی شمع مذکور ظرف لگن مسی بوده که حجم آبی را برابر با 3 و یا 4 سطل گنجایش داشته و مرتباً در شبانهروز گرم بوده و آب آن برای کسانی که از شستشو فراغت یافته و سربینهی حمام قسمت خروجی نزدیک در کار گذاشته و جاسازی کرده بودند. دستگاه مذکور را حدوداً اواخر حکومت زندیه از زیر زمین بیرون آوردند و به خارج از ایران منتقل کردند. تقریباً کار این دستگاه شبیه آبگرمکنهای گازیِ دیواری است که آب را سریع گرم میکند.
ابداع شهر نجفآباد
در دورهی صفوی شهر نجفآباد با طرح شیخ بهایی و به پیشنهاد او به عنوان یک شهر جدید احداث شده است. در مورد انگیزهی ایجاد شهر نجفآباد نظرات مختلفی وجود دارد و مشهورترین این نظرات این است که، نذورات و عایدات موقوفات منطقهی اصفهان، با کاروانی از اصفهان به سوی نجف اشرف میرفت که پس از پیمودن 25 کیلومتر از حرکت باز ایستاد و دیگر پیش نرفت. شیخ بهایی چاره را در این دید که با اذن شاهعباس، محمولات شتران را هزینهی بنای شهری کنند به نام نجفآباد.
راجر سیوری در کتاب خود مینویسد: «شاهعباس و طراح اصلی او شیخ بهایی با ایجاد شبکههای کامل آبیاری و ارتباطی و بنیان نهادن شهر بازرگانی و پررونق نجفآباد در 25 کیلومتری غرب اصفهان برای تهیهی آذوقهی شهر (اصفهان) زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید فراهم آورد.
سابقهی تهیهی مایحتاج خوراکی اصفهانیها مانند: گوشت، میوه و لبنیات از نجفآباد که اکنون نیز کم و بیش دیده میشود، این نظر را تأیید میکند. نجفآباد نقشهی معماری و شهرسازی پیشرفتهای دارد که گفته میشود نقشهی اصلی آن از سوی شیخ بهایی ترسیم شده است و در موزهی شهر لیسبون پایتخت پرتغال نگهداری میشود.
شیخ بهایی در رشتهی ریاضیات و هندسه هم اختراعات جالبی دارد. تاریخ نگاران نان سنگک و حلواشکری را نیز از اختراعات وی می دانند.
معرفی زندگی نامه شیخ بهایی
بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن
محمد بن صالح حارثی همدانی (از صحابه معروف حضرت علی (ع) )عاملی جبعی
(جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد.
او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع"
می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال ۶۵ هجری از
معاریف اسلام بوده است.
ناحیه "جبل عامل" همواره یکی از مراکز شیعه در
مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه
برخاستهاند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به
وفور می زیستهاند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن
بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت
پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاستهاند و خاندان بهائی نیز از همان
خانوادههای معروف شیعه در جبل عامل بوده است.
پدر
شیخ بهایی از رهبران شیعه و مشایخ بزرگ و از شاگردان و صحابه پیشوای معروف
شیعه زینالدین علی بن احمد عاملی جبلی مشهور به شهید ثانی است که پس از
کشته شدن شهید ثانی به سال ۹۶۶ ه.ق به ایران آمد.
صاحب تاریخ عالم آرای
عباسی در باره عزالدین گفته است: " شیخ حسین از مشایخ عظام جبل عامل و در
جمیع فنون بتخصیص فقه و تفسیر و حدیث و عربیت فاضلی دانشمند بود. و خلاصه
ایام شباب و روزگار جوانی را در صحبت شهید ثانی و زنده جاودانی شیخ زین
الدین علیه الرحمه بهسر برده در تصحیح حدیث و رجال و تحصیل مقدمات اشتهار و
کسب کمالات مشارک و مصاحب یکدیگر بوده اند".
از آنجا که وی شاگرد شهید
دوم بوده و از سرزمینی آمده بود که مرکز دیرین شیعیان بود، پیشرفت و شهرت
بسیار یافت و مورد توجه سلطان محمد خدابنده پدر شاه عباس بزرگ قرار گرفت
وپس از چندی مقام شیخ الاسلامی دارالسلطنهی هرات بهوی تفویض شد.
بهاءالدین نیز در کودکی به همراه پدرش از جبل عامل به ایران آمد و در
پایتخت ایران یعنی شهر قزوین که مرکز تجمع دانشمندان شیعه بود سکنی گزید و
ظاهرا هنگام سفر پدرش به هرات همراه وی نبوده است زیرا وی در آن هنگام در
قزوین به کسب علوم اشتغال داشته است. وی چندی نیز در مشهد به تحصیلات خود
ادامه داده و مدتی در هرات به جای پدر مقام شیخ الاسلامی را عهده دار بوده
است.
پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال ۹۹۱ هجری
قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق،
شام و مصر رفت و پس از ۴ سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران
بازگشت.
وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه
تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود ۸۸ کتاب و رساله است. وی در سال
۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنا بر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و
در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس
دفن کردند. مقبرهی این دانشمند بین صحن امام و صحن آزادی و در جایی که
پیشتر محل تدریس او بوده قرار دارد .
آشنائی با شیخ بهائی
" بهاء الدین عاملی " که نامش محمدبن عزالدین حسین بن عبدالصمد جیعی عاملی
حارئی همدانی معروف به شیخ بهائی است در غروب روز پنجشنبه هفدهم ذی الحجه
سال ۹۵۳ هجری قمری ( ۹۲۵ ش و ۱۵۴۶ میلادی ) در شهر بعلبک لبنان متولد شد و
بعدها ستاره تابناک آسمان علوم و ریاضی و نجوم و ادبیات و فقه و مهندسی
گردید . نبوغ خارق العاده این مرد بجائی رسید که مسائل و مطالب و کارهای او
از زمان و عصر خودش بیش از حد متعارف جلو بود . اجداد بهاء الدین از اهالی
جیاع در ناحیهای بین شام و سوریه میزیستند که اصل و نسب آنها همدانی
بوده و از شیعیان متعصب و به مولای متقیان و آل علی ( ع ) دلبستگی باطنی
داشتند . چون در آن زمان حاکم عثمانی شهر بعلبک با شیعیان خوشرفتاری نمی
کرد و به عناوین مختلف به آنها سختگیری می نمود , ناچار شیعیان منطقه جبل
عامل به اتفاق تصمیم به مهاجرت گرفتند و به نقاط مختلف اطراف مسافرت کردند .
مهاجرت به ایران
عزالدین , پدر شیخ بهائی ناچار شد باتفاق پسر سیزده ساله اش به ایران
بیاید و در شهر قزوین که در آن زمان پایتخت شاه طهماسب صفوی بود سکنی گزیند
و چون در آن زمان شاه طهماسب صفوی شیعیان را می پذیرفت ,مقدم او را گرامی
داشت و او را تحت حمایت خود قرار داد . پدر شیخ بهائی که از نویسندگان و
محققان و اهل مطالعه بود کتاب " عقدالطهماسبی " را در همان زمان نوشت .
مدتی این خانواده در قزوین بودند و هنگامی که شاه عباس پایتختش را به
اصفهان منتقل کرد , شیخ بهائی به همراه پدرش به اصفهان رفتند. شیخ بهائی با
سعی و مجاهدت بسیار در شبانه روز مدام تعلیم می گرفت . عربی و تفسیر و
حدیث را در نزد پدر فرا گرفت و حکمت و کلام و قسمتی از علوم منقول را از
ملا عبدالله یزدی صاحب کتاب " حاشیه در منطق " و ریاضی را از مولانا فضل
بن محمد قائینی در مشهد مقدس آموخت. وی در جوانی به سیر و سیاحت پرداخت و
با مردم شهرهای افغانستان , دمشق , فلسطین و مصر درآمیخت و توشه پربار دانش
و معرفت را از خرمن هر قوم و ملیت و قبیلهای برداشت. شیخ بهائی در سال
۹۸۴ هجری قمری برای حج به مکه سفر کرد و درسال ۹۹۲ سفر دوم خود را به حجاز
آغاز نمود و سپس در سال ۱۰۰۸ (ه .ق) به همراه شاه عباس صفوی با پای پیاده
و بدون آنکه سوار بر مرکبی شود عازم مشهد مقدس گردید. هوش و ذکاوت و
اطلاعات عمیق او مورد توجه دانشمندان و علمای وقت قرار گرفت و در نتیجه روز
به روز به شهرتش افزوده شد, بطوریکه فقیهی بنام شیخ منشار که شیخ الاسلام
وقت بود او را به جانشینی خود انتخاب و دخترش را به عقد شیخ بهائی درآورد و
پس از در گذشت شیخ منشار شیخ بهائی به جانشینی او منصوب گردید. شیخ
بهائی, حکیم عارف, فقیه, ادیب, ریاضیدان و مهندسی برجسته بود و چون از قدرت
سخنوری بهر کافی داشت در محافل و مجالس ادبی و سیاسی و علمی طرفداران
زیادی را کسب کرد تا آنجا که با توجه به معلومات و محبوبیتش به مقام وزارت
منصوب شد .
شاهکارهای شیخ بهائی :
تقسیم آب زاینده رود
نخستین کار جالب او تقسیم صحیح و طریقه مهندسی آب زاینده رود به محلهها و
باغات شهر اصفهان بود, او با محاسبهی دقیق و بهدست آوردن آمار بارندگی
مناطق مختلف اصفهان, حومه و کوهستانهای اطراف و همچنین سرچشمه زاینده
رود, طرح دقیق نهرها و شیب و مقطح آنها و سهم استفاده آب هر باغ و محله
و منزل, به مشکل و اختلاف چندین ساله این منطقه پایان داد. این منطقه تا
قبل از تقسیم آب همیشه در حال نزاع و جنگ و خونریزی قبیله ای برای تقسیم
آب بود و با این کار شیخ بهائی این گرفتاری برای همیشه خاتمه پیدا کرد.
بر اساس این رساله یا آئیننامه که امروزه به آن دفترچه مشخصات فنی
میگویند, تقسیم بندی و استفاده صحیح از آب زاینده رود قانونمند شد و
هنوز بر مبنای همان رونوشت تقسیم مقدار آب باتوجه به حرکت و سرعت و کشش و
شیب و حجم مناطق زراعی و باغ ها و یا برای استفاده عامه مردم مشخص و معلوم
شده است. جالبترین محاسبه شیخ بهائی در این است که فصل سیلابی زاینده رود
را طی ۱۹۷ روز اوایل آذر ماه و سپس مدت ۱۶۸ روز برای جریان عادی و منظم
بررسی و محاسبه کرده است . جالبتر آنکه, این مدت زمان تغییرات و نوسانات
تا به امروزه با آمار متوسط عوامل جوی اصفهان منطبق بوده و اصالت خود را
حفظ کرده است. شیخ بهائی طرز تقسیم بندی جریان آب زاینده رود را با توجه
به محاسبات خیلی دقیق به ۳۳ سهم تقسیم نموده که هر سهم معادل ۵ شبانهروز
قسمتی از آب رودخانه است که باید آب موجود در رودخانه به هر محله سرازیر
شود که امروزه با نصب دستگاههای مختلف آبسنج ها در نقاط زاینده رود به
همان نتیجه رسیده اند که او در ۴۲۰ سال قبل رسیده بود .
ساخت مسجد چهار باغ به روی لجنزار
کار مهم دیگر شیخ بهائی بنای مسجد مشهور چهار باغ است که چون در مسیر یکی
از کانالهای آب زاینده رود قرار داشت و امکان پیریزی ساختمان عظیم و
سنگی آن مواجه با اشکال میگردید و ساختمان مذکور هم نمیتوانست روی سطح
مرداب و لجنهای موجود در اطراف آن قرار گیرد و امکان هر گونه خطر برای
ساختمان و به ویژه برای دیوارهای جانبی گنبد و منارهها وجود داشت ( این
کانال هنوز از وسط مدرسه چهارباغ اصفهان عبور میکند) دست به یک ابتکار زد.
شیخ برای اجرای صحیح این کار پیشنهاد کرد که نخست، مقدار زیادی زغال چوب
به ضخامت ۲ متر در سرتاسر پی ساختمان پراکنده گردد و پس از کوبیدن زغال در
کف پیها روی آنرا با ساروج و شفته پر کرده و پیهای ساختمان را روی
ساروج و شفته مذکور بنا نمایند. این روش که عبارت است از استفاده از زغال
چوب برای پی ساختمانهای روی مرداب و لجنزار است بعدها مورد توجه
اروپائیان قرار گرفت و پی و شالوده ساختمانهای عظیم خود را بدینطریق
ساختند و هنوز هم در بعضی از نقاط به همین روش عمل میکنند. ظمنا چون
باید ملات گل ساختمان مسجد بههم درآمیخته و با پا و سایر وسایل بهخوبی
مخلوط شود و از آنجا که هر چه ملات بیشتر پا بخورد چسبندگی گل بهتر شده و
خوب عمل می آید, از این لحاظ به دستور شیخ بهائی ابتکاری برای هر چه بیشتر
پا زدن گل ها بهکار برده شد که ملات بنای مسجد هر روز زیر پای مردم و
کودکان اهل اصفهان بلا وقفه پا بخورد و بههم مخلوط و آمیخته گردد.
ابتکار شیخ بهائی این بود که دستور داد که هر روز صبح چند سکه طلا را در
خاک ملاتها بریزند و سپس گل ساخته و به مردم اطلاع دهند که بیایند و
سکهها را برای خود بیابند. مردم گروه گروه گل ملاتها را از صبح لگدمال
کرده و تا غروب آنروز تعدادی سکه برای خود میجستند و بدینطریق گل
ملاتها کاملا بههم آمیخته و به قول معمارها عمل میآمد, یعنی همین کاری
که امروزه هم برای گل خاک رس کاشیسازی به وسیله ماشینهای مکانیکی
مخلوطکن انجام میگیرد . ( البته امروز این بناء به مدرسه چهارباغ مشهور
است.)
گرمابه شیخ بهائی
یکی
دیگر از کارهای شیخ بهائی ساختن گرمابهای است که به احتمال نزدیک به یقین
از روی ایده شمع خودکار احمد بن موسی بن شاکر خراسانی ساخته شده است. طرز
کار این شمع خودکار و تهیه آبگرم حوضچه سربینه حمام مذکور با مراجعه به شکل
و دست خط و ترسیم احمدبن موسی بن شاکر خراسانی بهخوبی مشهود است, نسخه
اصلی کتاب او که فقط در موزهها و کتابخانههای واتیکان, برلین, لندن,
ترکیه موجود است, مکانیسم و عمل کار آن بدین طریق است که شرح میدهم.
طرز کار آبگرمکن "شیخ بهائی "
چون
نقشه اصلی و خط نویسنده کتاب موسی بن شاکر خراسانی در دسترس است و از این
لحاظ سعی شده که اصالت نقشه اصلی سازنده حفظ شود و شکل به طریقه برشی مقطع و
یا پرسپکتیو و یا ایزومتریک ترسیم نشده است ( یعنی نقشه همانطور ترسیم شده
و مثل نقشههای امروزی که به آن نقشهکشی صنعتی میگویند رسم نشده است )
کره فلزی “۱ ” که بالای آن سرپیچ است به لوله فلزی توخالی “۲ ” که یک سر آن فتیله و انتهای دیگر آن دنده دار است لحیم شده است. چون کره “۱” تو خالی است روی مایع شناور است و اگر سطح مایع سوخت پائین آید توپ مذکور پائین آمده و لوله منحنی در مسیر حرکت می کند و فتیله شعلهور میگردد.
فلوتر یا گوی توپر “۵” دریچه “۶” را که سر ورود لوله سوخت است به بالا میبرد و مایع سوخت وارد ظرف یا منبع میشود. در نتیجه، مخزن پر شده و دوباره گوی “۱ ” به بالا میرود و با این عمل، دندهی ” ۴” به طرف عکس حرکت کرده و اینبار گوی “۵ ” دریچه را میبندد. در صورتیکه دریچه بسته شود مازاد مایع از لوله عصایی “۷” که ارفلو است به خارج ریخته می شود بدون اینکه آسیبی به سیستم وارد کند.
شناور ” ۸ ” برای تولید فشار کافی روی مایع است که از طرفی با اهرامهایی به پشت گوی “۵” وصل است که با کم و زیاد شدن مایع سوخت به باز و بسته شدن دریچه ورودی مایع کمک می کند.
تامین مایع سوخت، در زمان شیخ بهائی به وسیله یک لوله زیر زمینی به عصار خانه جنب حمام وصل شده بود و با تولید روغنهای کرچک و کنجد و روغنهای سوختی دیگر که در محل مذکور روغن کشی می شده تامین می گردید. روی شمع مذکور ظرف لگن مسی بوده که حجم آبی را برابر با ۳ و یا ۴ سطل گنجایش داشته و مرتبا در شبانه روز گرم بوده و آب آن برای کسانی که از شست وشو فراغت یافته و سربینه حمام قسمت خروجی نزدیک در کار گذاشته و جاسازی کرده بودند. دستگاه مذکور را حدود اواخر حکومت زندیه از زیر زمین بیرون آوردند و به خارج از ایران منتقل کردند. این اطلاعات از نسخه منحصر به فرد کتاب “الحبل” که فقط به تعداد سه نسخه است در لندن، برلین و ترکیه است استخراج شده است. (اگر دقت کرده باشید تقریبا کار این دستگاه شبیه آبگرمکن های گازی دیواری می باشد که آب را سریع گرم میکند.)
محاسبات کامپیوتری
یکی دیگر از کارهای برجسته این استاد بزرگ در عملیات حساب و ریاضی, نکته جالبی است که در کتاب "خلاصه الحساب " او آمده است. بحث درباره اعداد مزدوج (اعداد زوج) و یا باینری ۲ – ۴ – ۸ – ۱۶ – ۳۲ – ۶۴ – ۱۲۸ – ۲۵۶ – ۵۱۲ – ۱۰۲۴ است . که عدد ۲ جذر , و ۴ را مال, و ۸ را کعب در نتیجه مال المال = ۸ و مال الکعب = ۳۲ کعب الکعب = ۶۴ مال المال الکعب = ۱۲۸ مال الکعب الکعب = ۲۵۶ کعب الکعب الکب = ۵۱۲ ما المال کعب الکعب = ۱۰۲۴ انتخاب می کند و سپس روی عدد ۱۰۲۴ متوقف شده و آنرا بنام "ام " یعنی مادر بکار برده که امروز در یک کامپیوتر هم به همین ترتیب حساب میشود, با این تفاوت که بجای کلمه " ام " انرا یک " بایت" یا "بیت " میگویند که اغلب کامپیوترها تا ۸ بیت مجهز هستند (البته به تاریخ نگارش این مطلب توجه شود . ۱۳۶۱ ش) یعنی تا ۸ بار عدد ۱۰۲۴ را محاسبه میکنند. معمولا حافظه یک کامپیوتر با بکار بردن " K " حساب میشود که چند کیلوبیت و یا همان عدد " ام " شیخ بهائی است که مال المال کعب الکعب و برابر با ۱۰۲۴ است که جهان ریاضی از آن بهخوبی استفاده کرده و ما از آن بهکلی بیاطلاع بودیم .
- ۹۵/۰۶/۱۴